آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۶۵۳۳۳
بعضی اوقات پیش میآید که با وجود اینکه معنی تمام واژههای یک عبارت را میدانید، اما نمیتوانید مفهوم آن را درک کنید. این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که بعضی عبارات در زبان انگلیسی از یک معنای کنایی برخوردار هستند. چنین حالتی در زبان فارسی و هر زبان دیگری نیز وجود دارد. مثلا وقتی میگوییم فردی در پوست خود نمیگنجد؛ در واقع منظور ما این است که آن فرد بسیار خوشحال است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ما در این مقاله بعضی از رایجترین اصطلاحات و عباراتی را که به شما در فهم درستتر متون انگلیسی کمک میکنند، جمعآوری کردهایم.
چگونه اصطلاحات انگلیسی را یاد بگیریم؟ابتدا همانطور که هر عبارت انگلیسی زیر را میخوانید، آن را ۴ بار با صدای بلند تکرار کنید. در مرحله بعد لیستی از عبارات ضروری انگلیسی را چاپ کنید و همراه خود داشته باشید. اگر دوستی دارید که میتوانید با او صحبت کنید، از او بخواهید هنگام ضبط این عبارات در موبایل، رایانه یا ضبط صوت، آنها را تکرار کند. با این روش میتوانید به فایلهای ضبط شده گوش دهید و تلفظ آنها را در خانه تمرین کنید.
روزانه پنج تا ده اصطلاح را انتخاب نمایید و روی آنها تمرکز کرده و سعی کنید در مکالمات خود از آنها استفاده کنید تا به خوبی در ذهن شما در جای بگیرند. در ادامه به معرفی بعضی از اصطلاحات پرکاربرد در زمینههای مختلف میپردازیم.
شرح بعضی از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی Hit the booksبه معنای واقعی کلمه این عبارت به معنای ضربه زدن، مشت زدن، یا سیلی زدن به کتابها است. با این حال، این اصطلاح یک اصطلاح رایج انگلیسی است که در بین دانشجویان برای افرادی که سخت کار میکنند، استفاده میشود. این عبارت به نوعی نق زدن در مورد زیاد کار کردن نیز محسوب میشود.
Hit the sackدرست مانند اصطلاح اول، اگر کلمه به کلمه آن را از انگلیسی ترجمه کنیم، به معنای ضربه زدن به گونی است. اما در واقع به معنای رفتن به رختخواب و خوابیدن است و برای وقتی که خیلی خسته هستید و یا برای خوابیدن میروید استفاده میکنید.
Twist someone’s armاین هم یک از اصطلاحات انگلیسی جالب است که در لغت به معنای گرفتن بازوی کسی و برگرداندن آن است که اگر کلمه به کلمه نگاه کنیم میتواند بسیار دردناک باشد. اما در واقع منظور این است که شخصی شما را متقاعد میکند تا کاری را انجام دهید که در ابتدا نمیخواستید انجام دهید.
این اصطلاح که بتوانید بازوی دیگری را بچرخانید، در واقع این معنای کنایی را دارد که در متقاعد کردن او بسیار موفق بودهاید و آن شخص در نهایت موافقت کرده است که آنچه را که خواستهاید انجام دهد.
Stab someone in the backاگر این اصطلاح را لغت به لغت معنا کنیم، میتوان آن را به معنای برداشتن چاقو یا جسم تیز دیگر و زدن به پشت فرد دیگر فهمید. اما در اصطلاح، stab someone in the back به معنای فریب دادن مخفیانه شخصی است که به طور عادی به ما نزدیک است و به ما اعتماد دارد و خیانت به اعتماد اوست. ما هم در فارسی به این کار خنجر زدن از پشت میگوییم.
Lose your touchاین عبارت ظاهرا به این معنی است که شما توانایی لمس یا احساس با انگشتان یا دستان خود را از دست دادهاید، اما در واقعیت از دست دادن لمس در انگلیسی به این معنی است که تواناییهایی را که زمانی در برخورد با چیزها، افراد یا موقعیتها داشتید از دست دادهاید.
از این اصطلاح زمانی استفاده میشود که معمولا در حرفه یا مهارت خاصی توانایی دارید، اما ناگهان مشکلی به وجود میآید.
Sit tightSit tight یک اصطلاح انگلیسی جالب است؛ زیرا وقتی لغت به لغت مورد بررسی قرار میگیرد، به این معنی است که شما محکم و ناراحت نشستهاید و بدن خود را فشار میدهید، که ظاهرا واقعا عجیب به نظر میرسد. اما اگر کسی به شما میگوید محکم بنشینید، چیزی که واقعا میخواهد این است که صبورانه منتظر بمانید و کاری نکنید، مگر اینکه خلاف آن گفته شود.
Pitch inاگر بخواهیم کلمه به کلمه اینگونه اصطلاحات انگلیسی را بفهمیم، در واقع معنی خاصی ندارند. اما از لحاظ معنای اصطلاحی به معنای مشارکت در کاری یا چیزی است.
بنابراین مثلا اگر پدری بخواهد از همه اعضای خانواده درخواست کند که این آخر هفته برای تمیز کردن حیاط خلوت کمک کنند میتواند از این اصطلاح استفاده کند.
Go cold turkeyاین هم یک اصطلاح جالب است. به طور لغتی این عبارت یعنی بوقلمون سرد شو! عجیب است نه؟ بله حق با شما است. به معنای واقعی کلمه چه کسی میتواند به یک بوقلمون سرد تبدیل شود؟
ریشه اصطلاحات انگلیسی جالب است و to go cold turkey به معنای ترک ناگهانی رفتارهای مضر و اعتیادآور مانند سیگار کشیدن یا نوشیدن الکل است. گفته میشود که ریشه این اصطلاح انگلیسی به قرن بیستم بازمیگردد و مردم معتقد بودند که اگر فردی به طور ناگهانی مواد اعتیادآوری مانند مواد مخدر یا الکل را ترک کند، عوارض جانبی رخ میدهد که او را شبیه یک بوقلمون سرد و نپخته میکند!
Face the musicبه صورت لغتی به معنای روبرو شدن با موسیقی، نشستن در مقابل موسیقی یا چرخاندن بدن به سمت موسیقی است. اما اگر کسی این جمله را به شما بگوید، این به معنای چیزی جدیتر است.
این اصطلاح به معنای «رودررو شدن با واقعیت» و پذیرفتن همه پیامدهای یک رویداد یا تصمیم است. شاید شما به طور خاص از چیزی اجتناب میکنید زیرا در مورد آن مطمئن نیستید یا از عواقب آن میترسید. در چنین مواردی از این اصطلاح انگلیسی استفاده میشود.
Ring a bellاین کلمه به صورتی لغت به لغت به معنای این است که زنگ بزن! در نگاه اول ممکن است صحبت از به صدا درآوردن زنگ مدرسه یا کسی باشد که زنگ در خانه فشار داده است. با این حال، این عبارت به عنوان یک اصطلاح، به این معنی است که شخصی در مورد چیزی آشنا با شما صحبت میکند. این جمله غالبا وقتی به کار میرود که شما درباره آن موضوع قبلا چیزهایی شنیدهاید. به عبارت دیگر، اگر کسی چیزی را به شما بگوید که فکر میکنید قبلا شنیدهاید، زنگهای هشدار به صدا در میآیند و شما سعی میکنید به یاد بیاورید که چگونه و از کجا آن نام یا مکان را میدانید.
بعضی از اصطلاحات انگلیسی گفتگوی روزمره (as) cool as a cucumberمعنی: همراه با خونسردی
actions speak louder than wordsمعنی: رفتار مهمتر از سخن است.
add fuel to the fireمعنی: شرایط بد را بدتر کردن
all’s well that ends wellمعنی: وقتی کاری بد شروع شود ولی پایان خوبی داشته باشد.
be green with envyمعنی: حسادت داشتن
better late than neverمعنی: دیر انجام دادن (و بهتر انجام دادن) بهتر از هرگز انجام ندادن است!
castles in the airمعنی: وقتی بخواهند کار غیرممکنی را توصیف کنند به کار میرود.
get on your high horseمعنی: برای بهتر نشان دادن خود کار دیگران را تخریب کردن
horses for coursesمعنی: کار را باید به آدم کاربلد سپرد.
let the cat out of the bagمعنی: آشکار کردن اسرار دیگری
اصطلاحات انگلیسی ورزشی jump the gun
معنی: سریع شروع کن.
drop the ballمعنی: خراب کردن توپ
A level playing fieldمعنی: بازی در شرایط برابر
score an own goalمعنی: گل به خودی زدن
To hit someone below the beltمعنی: حرکت غیرعادلانه به قصد ضربه به حریف
fighting dirtyمعنی: مبارزه کثیف
move the goalpostsمعنی: تغییر قوانین
don’t throw in the towelمعنی: تسلیم نشو
Hit a home runمعنی: ضربه زدن به توپ طوری که از زمین خارج شود.
To stay ahead of the gameمعنی: آمادگی بالا برای مسابقه
اصطلاحات انگلیسی مالی و پولی Purchase in installmentsمعنی: خرید اقساطی
Annual leaveمعنی: مرخصی سالانه
Current liabilitiesمعنی: بدهیهای کوتاه مدت
Dealing securitiesمعنی: معامله اوراق بهادار
Eligible for capitalizationمعنی: واجد شرایط سرمایهگذاری
Explicit and unreserved statement of complianceمعنی: قرارداد شفاف و بدون قید و شرط
Finance lease obligationsمعنی: تعهدات اجاره
Foreign exchange contractمعنی: قرارداد ارزی
Individual financial statementsمعنی: صورت حساب مالی شخصی
Inception of the leaseمعنی: شروع اجاره
اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی بهداشت و سلامت As fit as a fiddleمعنی: در شرایط جسمانی مناسبی قرار داشتن
Under the knifeمعنی: تحت عمل جراحی قرار گرفتن
A bitter pill to swallowمعنی: پذیرفتن یک وضعیت دشوار
Personal Hygieneمعنی: بهداشت فردی
Take a showerمعنی: دوش گرفتن
Under the weatherبدحالی جزئي داشتن
Out of shapeمعنی: بدریخت، خارج از قاعده
To have a new lease on lifeمعنی: دوباره برگشتن به زندگی
To have a frog in one’s throatمعنی: قورباغه در گلو داشتن؛ وقتی صدای کسی میگیرد این توصیف را به کار میبرند.
As sick as a dogمعنی: بدجور سرما خوردن
اصطلاحات انگلیسی عاشقانه I'm crazy about youمعنی: دیوانه تو هستم.
I have missed youمعنی: دلم برای تو تنگ شده است.
Do you fancy dinner sometime?معنی: با شام موافقی؟
.I am better because of youمعنی: با تو آدم بهتری هستم.
Fall in love with someoneمعنی: عاشق کسی شدن
Love at the first sightمعنی: عشق در اولین نگاه
Have the host for somebodyمعنی: کسی را بسیار جذاب دیدن
Double dateمعنی: قرار دوتایی
I have fallen head over heels in love with you.معنی: من بسیار عاشق شما شدهام!
I have got crush on youمعنی: من به شما علاقهمند شدهام.
اصطلاحات انگلیسی غم و ناراحتی She is down in the dumpsمعنی: او بیحوصله و بیحال است
She is miserableمعنی: او بیچاره است
To be out of sortsمعنی: حال خوبی نداشتن
Down In The Dumpsمعنی: بیحوصله بودن
I am in low spiritsمعنی: من حال روحی خوبی ندارم.
I have fallen into melancholyمعنی: من ناامید و غمگین هستم.
Have the bluesمعنی: غمگین بودن
Being depressed and sadمعنی: افسرده و ناراحت بودن
It is not the end of the worldمعنی: دنیا به آخر نرسیده
to get offendedمعنی: دلخور بودن از چیزی
اصطلاحات پرکاربرد شادی to walk on airمعنی: روی هوا راه رفتن (کنایه از خیلی خوشحال بودن)
to be on cloud nineمعنی: روی ابرها بودن (کنایه از شادی زیاد)
Happy As Larryمعنی: بسیار خوشحال بودن
In seventh heavenمعنی: در آسمان هفتم بودن (کنایه از شادی زیاد)
Have a whale of a timeمعنی: خیلی خوش گذشتن
get a real kick out of it.معنی: بسیار لذت بردن از چیزی
To Be Thrilled To Bitsمعنی: هیجان زده بودن
I am over the moonمعنی: من روی ماه هستم (خیلی خوشحالم)
like a dog with two tailsمعنی: مثل سگی که دو دم دارد (کنایه از خوش شانسی)
On top of the worldمعنی: بالای جهان بودن (کنایه از خوشحالی)
جمعبندیترجمه زبان انگلیسی همیشه با دانستن معانی واژگان، کاملا واضح نخواهد بود. در موارد بسیاری امکان دارد که شما معنی تمام کلمات موجود در یک عبارت را بدانید اما معنی کلی اصطلاح برای شما نامفهوم باشد. این اتفاق به این دلیل رخ میدهد که در هر زبانی بعضی عبارات به جای اینکه در معنی خود به کار روند در یک معنای کنایی به کار میروند. برای فهم دقیق زبان انگلیسی و یک مکالمه کامل و روان لازم است که این اصطلاحات پرکاربرد را بشناسید.
ما در این مقاله بعضی از این اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد را معرفی کردیم. در صورتی که تمایل دارید این اصطلاحات را به طور کامل بیاموزید میتوانید به اپلیکیشن زبانشناس مراجعه کنید. این اپ به شما همه اصطلاحات کاربردی انگلیسی را در موضوعات مختلف به طور کامل آموزش میدهد و میتوانید از فایل صوتی دروس نیز استفاده کنید.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: اصطلاحات پرکاربرد اصطلاحات انگلیسی یک اصطلاح
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۶۵۳۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هری کین به آمار 400 گل در دوران حرفه ای خود رسید
ستاره انگلیسی هر بازی به آمار تعداد گل های خود اضافه می کند.
به گزارش طرفداری، هری کین، مهاجم انگلیسی بایرن مونیخ به آمار 400 گل در کل دوران حرفه ای خود رسید.
بایرن مونیخ در هفته 31 فصل 24-2023 بوندسلیگا میزبان آینتراخت فرانکفورت بود و به لطف بریس هری کین، مقابل این تیم به پیروزی 2-1 دست یافت. هری کین با این دو گل، به آمار 400 گل زده در دوران حرفه ای خود برای باشگاه و کشورش رسید. هری کین تا به امروز با پیراهن تیم ملی انگلیس، تاتنهام، بایرن مونیخ، میلوال، لیتون و لسترسیتی موفق به گلزنی شده است. گل های هری کین به تفکیک تیم:
تاتنهام؛ 280 گل
تیم ملی انگلیس؛ 62 گل
بایرن مونیخ؛ 42 گل
میلوال؛ 9 گل
لیتون؛ 5 گل
لسترسیتی؛ 2 گل
کانال عصر ایران در تلگرام